کارگاه آموزش داستان نویسی | تاپیک بحث و گفتگو

[رجینا]

يه رمان جديدا خوندم ولي خب اين پي دي افي بود
رمان گرگينه
يعني پرفكت!
واقعا اظر نظر من كه خيلي باحال بود

اينقدر پيچيده هست كه نميدونم چطري هم توضيحش بدم

درمورد يه مردي بود كه دكتراي بيو شيمي داشت كه از طريق پروفوسرش دستور مييگره كه بايد اين ماده اي كه ساخته رو به اين پسر بده
و اين پسر نخبه بود و پسر كله گنده انگيس بوده
خلاصه اين تبديلش كرد به گرگينه
و اين ماده اينجوري بود كه اون سال 20 و خورده اي داشت و تو همين سن ميممونه مثلا بايد الان 60 سالش بوده باشه
بعد به اتفاقا دختره مرده دكتره و اين بيماره اون ميشه و ااين پسره كه گرگرنه شده فقط با اون وفق شده
بعدا پسره كه ميفهمه كه اين پسره هست و خصوصياتش رو ميشنوده از دخترش ميفهمه همونه!
ميشين و با تحقيقتات و ازمايشات پادذهرش ميسازن كه اين پادزهر بايد وارد خون يه انسان سالم بشه كه اب بشه و بعد تزريق كنن به پسره و اين دختره اين كارو ميكنه و خودش بيدل ميشه به گريگنه و پسره انسان ميشه!

خيلييي چيز باحاليهه
هنوز دوباره ادامه داره

 

[رجینا]

خیلی متفاوتههه:)))
خیلی دوست داشتنیه با همه‌ی کتابایی که تا الان خوندم فرق داره

دقيقااا

 

[ahura.]

حتما بخونیدشون
لطف دارین:)))
حس میکنم جدیدا افت کرده قلمم و دوباره دچار چرخش قلم شدم!

نمیدونم چون من نوشته های سابق شمارو ندیدم ولی توی کارگاه خوب عمل میکنین

 

[dark night]

@سراب🦋
@dark night
معرفی می‌کنید خودتون؟ سابقه نویسندگی دارید؟
بچه ها خودشون معرفی کردن

سلام
اسمم شکیلا‌س، ۱۸ سالمه
چندباری یه سری چیزا نوشتم، ولی بخاطر یه سری دلایل خیلی ادامه نمیدادم و نهایت ۵۰ پارت میتونستم بنویسم
نویسندگی رو از خوندن رمانا و نوشتن و پاک کردن یه سری چیزای دست و پا شکسته یاد گرفتم، به طور جدی چیزی حالیم نیست...

یه تکلیف جالب بهتون میدم
اخرین کتابی که خوندید چی بود و چه موضوعی بود

یه رمان چینی، بیاین راجب اسم و موضوعش حرف نزنیم...

چه حسی ازش گرفتید؟

حس ترس و دلهره! از اونا که هی نویسنده رو بخاطر کاراش به فوش میکشی(چون همش نگرانی یه بلایی سر شخصیت‌ها بیاره) رمان خیلی خوبی بود

و سوال بعدی به قلم خودتون از ۲۰ چند نمره میدید؟

۱۵ فکر کنم
بخاطر اینکه تو دیالوگ نویسی یکم افتضاحم...

@طنین
@امیراحمد
@ئافڕودیت؛
@Faraz
@Fatemeh
@dark night
@EMMA-
@Rigina
@سراب🦋

 

[Fatemeh]

اينقدر پيچيده هست كه نميدونم چطري هم توضيحش بدم

درمورد يه مردي بود كه دكتراي بيو شيمي داشت كه از طريق پروفوسرش دستور مييگره كه بايد اين ماده اي كه ساخته رو به اين پسر بده
و اين پسر نخبه بود و پسر كله گنده انگيس بوده
خلاصه اين تبديلش كرد به گرگينه
و اين ماده اينجوري بود كه اون سال 20 و خورده اي داشت و تو همين سن ميممونه مثلا بايد الان 60 سالش بوده باشه
بعد به اتفاقا دختره مرده دكتره و اين بيماره اون ميشه و ااين پسره كه گرگرنه شده فقط با اون وفق شده
بعدا پسره كه ميفهمه كه اين پسره هست و خصوصياتش رو ميشنوده از دخترش ميفهمه همونه!
ميشين و با تحقيقتات و ازمايشات پادذهرش ميسازن كه اين پادزهر بايد وارد خون يه انسان سالم بشه كه اب بشه و بعد تزريق كنن به پسره و اين دختره اين كارو ميكنه و خودش بيدل ميشه به گريگنه و پسره انسان ميشه!

خيلييي چيز باحاليهه
هنوز دوباره ادامه داره

پی دی افش رو از کجا میتونم تهیه کنم؟

 

[رجینا]

سلام
اسمم شکیلا‌س، ۱۸ سالمه
چندباری یه سری چیزا نوشتم، ولی بخاطر یه سری دلایل خیلی ادامه نمیدادم و نهایت ۵۰ پارت میتونستم بنویسم
نویسندگی رو از خوندن رمانا و نوشتن و پاک کردن یه سری چیزای دست و پا شکسته یاد گرفتم، به طور جدی چیزی حالیم نیست...

یه رمان چینی، بیاین راجب اسم و موضوعش حرف نزنیم...

حس ترس و دلهره! از اونا که هی نویسنده رو بخاطر کاراش به فوش میکشی(چون همش نگرانی یه بلایی سر شخصیت‌ها بیاره) رمان خیلی خوبی بود

۱۵ فکر کنم
بخاطر اینکه تو دیالوگ نویسی یکم افتضاحم...

چقدر من
منم تو ديالوك نويسي افتضاحم

 

[Fatemeh]

نمیدونم چون من نوشته های سابق شمارو ندیدم ولی توی کارگاه خوب عمل میکنین

درسته
خوشحالم که اینطوره

 

[رجینا]

پی دی افش رو از کجا میتونم تهیه کنم؟

ببين سرچ كني تو نت برات مياره
چون رماناي پي دي افيه

پيدا نكردي بهم بگو برات بفرستم عزيزم

 

[Fatemeh]

ببين سرچ كني تو نت برات مياره
چون رماناي پي دي افيه

پيدا نكردي بهم بگو برات بفرستم عزيزم

باشه جانا مرسی ازت
چشم

 

[رجینا]

پی دی افش رو از کجا میتونم تهیه کنم؟

دانلود رمان گرگینه از hurieh

دنیای رمان,دانلود رمان,رمان عاشقانه,رمان طنز,رمان +18,رمان صحنه دار, رمان پلیسی,رمان کلکلی,رمان اربابی,رمان ترسناک,رمان خیانتی,رمان ازدواج اجباری

novelonline.ir

بزني رو مشاهد رمان انلاين هم ميوني بخوني