1. mogammad57

    گلایه نامه

    گلایه نامه ها از تو نوشتم کمی گنگ و ولی گویا نوشتم تو را بی مهر و کج اندیشه دیدم که آواره در این دنیا نوشتم حضورم را که غایب می شمردی مرا زنده به خاکم می سپردی نمی خواهد نپرس از حال و روزم مریضی را به تنهایی سپردی تو یک زیبای بی احساس هستی تو آن شر و همان وسواس هستی برایم دوزخی ای عشق گمراه...
  2. mogammad57

    تنت آتش لبت داغ و دو دستت خنجری دارد به چشمت شیطنت اما نگاهت دلبری دارد به یک دم غفلت از قلبم...

    تنت آتش لبت داغ و دو دستت خنجری دارد به چشمت شیطنت اما نگاهت دلبری دارد به یک دم غفلت از قلبم هزاران دردسر دارد ای آن که در مژگانش هزاران لشگری دارد محمد خوش بین
بالا