انجمن نویسندگی | رمان نویسی | چری بوک

- آبان؛
- آبان؛
چه شده
K
.khani.
شیش خوابیده بودم یکی ساعت نه زنگ زد داریم میایم خونتون
منم دیگه نخوابیدم با چشمای قرمز سردرد و حالت تهوع
اونا هم نیومدن خونمون ولی تنظیمات من کلا بهم ریخت
- آبان؛
- آبان؛
مهمون چرا باید ساعت ۹ صب بیاد خونه یکی😐عید دیدنیه مگه
K
.khani.
همسایمون بود با بابام کار داشت
- آبان؛
- آبان؛
😐💔باز خودی بود ی حرفی
غریبه بدتر میسوزونه ادمو
  • خنده
واکنش‌ها[ی پسندها]: .khani.
K
.khani.
یعنی من خیلی کم پیش میاد چشمام قرمز بشه همین پروفایلم وقتی گرفتم دو روز نخوابیده بودم ببین چقدر حالم بد بود
- آبان؛
- آبان؛
😐💔خواب خیلی مهمه
K
.khani.
خوابیدن رو دوست دارم ولی بیدار بودنم خیلی دوست دارم
- آبان؛
- آبان؛
من خواب خیلی دوس🤧😂ولی شبا یه چیزی نمیذاره بخوابم😇😂
K
.khani.
چی
- آبان؛
- آبان؛
فکر
  • قلب شکسته
واکنش‌ها[ی پسندها]: .khani.
K
.khani.
من یه جمله دارم هر وقت اون میگم ذهنم آروم میشه
بالا