انجمن نویسندگی | رمان نویسی | چری بوک

آبی.م
آبی.م
عاخی لکنت=)))
نمیدونم..
گاهی حسش میاد ولی وقتش نی=/
مستر کیان
مستر کیان
دیگ داری مدیر ادبیات میشی😼
آبی.م
آبی.م
اع آره=/
ببین لکنت رو میابی.. همونو ادامه بدم
آبی.م
آبی.م
ی حسی میگه مث قبل قلمم خوب نی=/
مستر کیان
مستر کیان
لکنت فایل اتمام یافته دارم
  • خاک به سرم
واکنش‌ها[ی پسندها]: آبی.م
مستر کیان
مستر کیان
ببین باید لپتاپ روشن کنم حوصلش ندارم
  • خنده
واکنش‌ها[ی پسندها]: آبی.م
آبی.م
آبی.م
حافظمو امیر جونت خورده =/
2روز دیگه خودمم یادم نی=/
@Moonlight~
لکنت واقعا تموم شده بود؟ 0_0
آبی.م
آبی.م
بیخیال نمیخاد اصن😂
- آبان؛
- آبان؛
امیرر جوجهه
  • محو شو
واکنش‌ها[ی پسندها]: آبی.م
مستر کیان
  • بغض
واکنش‌ها[ی پسندها]: آبی.م
آبی.م
آبی.م
هههع زندگی.. Ch29
مستر کیان
مستر کیان
من باورم نمیشه تو بچه داری 😂😂😂
  • خنده
واکنش‌ها[ی پسندها]: آبی.م
مستر کیان
مستر کیان
یعنی میگم خیلی زود خیلی چیزا گذشت و تغییر کرد
  • بغض
واکنش‌ها[ی پسندها]: آبی.م
- آبان؛
- آبان؛
انقدم مماخش گاز گرفتنیه
هی بمن میگف مماخت گاز گرفتنیه
مماخ بچش شد
  • محو شو
واکنش‌ها[ی پسندها]: آبی.م
آبی.م
آبی.م
منم باورم نمیشد=/
ولی فیک نی=/
آبی.م
آبی.م
باز شروع کرد=/
آبی.م
آبی.م
گذشته چیز جذابی برام نداره..
البته یه سری آدماش هستن ک دلم براشون تنگ میشه..
منتها کلا دسترسی ندارم بهشون و این بده=/
مستر کیان
مستر کیان
مثلا کی
- آبان؛
- آبان؛
گذشته قشنگه
ولی فقط خاطراتش
نه ادماش
  • پوکر
واکنش‌ها[ی پسندها]: آبی.م
آبی.م
آبی.م
اون دیگه سکرته=/
بالا