- Aug 4, 2023
- 624
رونا لبخندی زد و گفت:
- دیگه پرونده اون روز بسته شد، من حتی... .
روکو پرید وسط حرفش و با آن چشمان قهوهای تیره که زیادی مشکی بود خیره به رونا شد:
- میدونم اون روز تقصیر خودت بود ولی خب؛ مقدمه چینی برای اعتراف بعدی بد که نیست؟
رونا خندید و ابروانش را به بالا فرستاد و میان خندهاش گفت:
- مگه دیگه چه کاری کردی که خودم خبر ندارم؟
روکو در گلو خندید و گفت:
- تو مثل لونا دست بزن که نداری؟
رونا با چشمان ریز شده به روکو خیره شد:
- میدونم باید اون شب وقتی با ماشین جلوت ترمز کردم و موتورت افتاد معذرت خواهی میکردم ولی رومو جلوم رو گرفت و گفت مقصر تو بودی نه من!
رونا در حافظهاش به دنبال شبی گشت که موتورش افتاد و راننده ماشین عذرخواهی نکرد؛ پس آنهمه دردسر زیر سر روکو بود، رونا با ابروان هدایت شده به بالا گفت:
- همین دوتا بودن؟ بقیه دردسرها که زیر سر تو نیستن نه؟
- دیگه پرونده اون روز بسته شد، من حتی... .
روکو پرید وسط حرفش و با آن چشمان قهوهای تیره که زیادی مشکی بود خیره به رونا شد:
- میدونم اون روز تقصیر خودت بود ولی خب؛ مقدمه چینی برای اعتراف بعدی بد که نیست؟
رونا خندید و ابروانش را به بالا فرستاد و میان خندهاش گفت:
- مگه دیگه چه کاری کردی که خودم خبر ندارم؟
روکو در گلو خندید و گفت:
- تو مثل لونا دست بزن که نداری؟
رونا با چشمان ریز شده به روکو خیره شد:
- میدونم باید اون شب وقتی با ماشین جلوت ترمز کردم و موتورت افتاد معذرت خواهی میکردم ولی رومو جلوم رو گرفت و گفت مقصر تو بودی نه من!
رونا در حافظهاش به دنبال شبی گشت که موتورش افتاد و راننده ماشین عذرخواهی نکرد؛ پس آنهمه دردسر زیر سر روکو بود، رونا با ابروان هدایت شده به بالا گفت:
- همین دوتا بودن؟ بقیه دردسرها که زیر سر تو نیستن نه؟