Khazon

مباشر بازنشسته
کاربر VIP
مقامدار بازنشسته
Jan 22, 2023
322
می‌میرم صد بار پس مرگ تنم
می‌گرید باز تنم هم تنم در کفنم
زان رو که دگر روی تو نتوانم دید
ای مهوش من، ای وطنم، ای وطنم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Khazon

مباشر بازنشسته
کاربر VIP
مقامدار بازنشسته
Jan 22, 2023
322
از شعرم خلقی بهم انگیخته‌ام
خوب و بدشان بهم درآمیخته‌ام
خود گوشه گرفته‌ام تماشا را
کآب در خوابگه مورچگان ریخته‌ام.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Khazon

مباشر بازنشسته
کاربر VIP
مقامدار بازنشسته
Jan 22, 2023
322
یک چند به گیر و دار بگذشت مرا
یک چند در انتظار بگذشت مرا
باقی همه صرف حسرت روی تو شد
بنگر که چه روزگار بگذشت مرا.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Khazon

مباشر بازنشسته
کاربر VIP
مقامدار بازنشسته
Jan 22, 2023
322
قلعه سقریم
مانده‌ام از حکایتِ شبِ بیم
بارک الله احسن التقویم
چه به خوابی گران در افتادم
کاروان رفت و چشم بگشادم
از نگه دیده‌ام نجست سراغ
سحر آمد به یاوه سوخت چراغ
گرم بودم چو با نوای و سرود
رفت از من هر آنچه بود و نبود
دم صبحم ز دیده خواب چو برد
دل پشیمانی فراوان خورد
گفت: خفتی به راه و صبح دمید
گفتم: اینم نصیب بود و رسید
تا جهان نقشبندِ خانه ماست
کم کس آید به کاردانی راست….
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Khazon

مباشر بازنشسته
کاربر VIP
مقامدار بازنشسته
Jan 22, 2023
322
گفتم زخ تو گفت به گل می‌ماند
گفتم لب تو گفت به مل می‌ماند
گفتم قد من گفت به پیش گل و مل
ز اینسان که خم آورده به پل می‌ماند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Khazon

مباشر بازنشسته
کاربر VIP
مقامدار بازنشسته
Jan 22, 2023
322
من ندانم با که گویم شرح درد
قصه رنگ پریده، خون سَرد
هرکه با من همره و پیمانه شد
عاقبت شیدا دل و دیوانه شد
قصه‌ام عشاق را دلخون کند
عاقبت خواننده را مجنون کند
آتش عشق ست و گیرد در کسی
کاو، ز سوز عشق می‌سوزد بسی….
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Khazon

مباشر بازنشسته
کاربر VIP
مقامدار بازنشسته
Jan 22, 2023
322
«ری را»… صدا می‌آید امشب
از پشت « کاچ» که بند آب
برق سیاه تابش تصویری از خراب
در چشم می‌کشاند
گویا کسی است که می‌خواند
اما صدای آدمی این نیست
با نظم هوش ربایی من
آوازهای آدمیان را شنیده ام
در گردش شبانی سنگین؛
زاندوه های من
سنگین تر
و آوازهای آدمیان را یکسر
من دارم از بر
یکشب درون قایق دلتنگ
خواندند آنچنان؛
که من هنوز هیبت دریا را
در خواب
می بینم
ری را. ری را…!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Khazon

مباشر بازنشسته
کاربر VIP
مقامدار بازنشسته
Jan 22, 2023
322
گل زودرس
آن گل زودرس چو چشم گشود
به لب رودخانه تنها بود
گفت دهقان سالخورده که : حیف که چنین یکه بر شکفتی زود
لب گشادی کنون بدین هنگام
که ز تو خاطری نیابد
سود
گل زیبای من ولی مشکن
کور نشناسد از سفید کبود
نشود کم ز من بدو گل گفت
نه به بی موقع آمدم پی جود
کم شود از کسی که خفت و به راه
دیر جنبید و رخ به من ننمود
آن که نشناخت قدر وقت درست
زیرا این طاس لاجورد چه جست؟؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Khazon

مباشر بازنشسته
کاربر VIP
مقامدار بازنشسته
Jan 22, 2023
322
ترا من چشم در راهم
ترا من چشم در راهم
شباهنگام
که می‌گیرند در شاخ تلاجن سایه‌ها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم
ترا من چشم در راهم
شباهنگام
در آندم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یاد آوری یا نه
من از یادت نمی کاهم
ترا من چشم در راهم..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Khazon

مباشر بازنشسته
کاربر VIP
مقامدار بازنشسته
Jan 22, 2023
322
من به راه خود باید بروم
کس نه تیمار مرا خواهد داشت
در پر از کشمکش این زندگی حادثه بار
گرچه گویند نه
اما
هرکس تنهاست
آن که می‌دارد تیمار مرا، کار من است
من نمی‌خواهم درمانم اسیر
صبح وقتی که هوا شد روشن
هرکسی خواهد دانست و بجا خواهد آورد مرا
که در این پهنه‌ور آب،
به چه ره رفتم و از بهر چه‌ام بود عذاب..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

چه کسانی از این موضوع بازدید کرده‌اند (در مجموع: 4) در 1000000 ساعت گذشته. «جزئیات دقیق بازدیدها»

Who is viewing this thread (Total: 0, Members: 0, Guests: 0)

Who has watch this thread (Total: 0) «جزئیات دقیق بازدیدها»

بالا