کارگاه آموزش داستان نویسی | تاپیک بحث و گفتگو

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

امیراحمد

نویسنده رسمی انجمن
کتابخوان
نویسنده رسمی
نویسنده فعال
Dec 8, 2023
371
درود.( با سلام)
خب گفتید چند‌تا از ایده‌هایی که قصد نوشتنشون رو دارم در این‌جا قرار بدم تا شما چک کنید و بعد از تایید اون را در تاپیک دفتر کار تمرین قرار بدم.
ایده‌ها:
۱) شخصی در یک جهان مرده، جنگ‌زده و پسارستاخیزی که در گذشته شخص مهمی بوده، بنا به دلایل و اتفاقات تلخی توی ماموریت مهمی در اثر ضربه مغزی یا هر چیزی دچار فراموشی میشه و حافظش را از دست می‌ده و سعی داره هویتش را به دست بیاره( این که کی بوده، در گذشته چه اهدافی داشته و...)
کلاً تا یه بخشیش را هم نوشته بودم اما به خاطر بی‌تجربگی و عدم مشخص کردن پیرنگ، حوادث و اتفاقات و هدف شخصیت‌ها تو ادامه دادنش به مشکل برخوردم و متاسفانه همین‌طور نیمه کاره رها شد.

۲) شخصی که پولدار و فاسد بوده. بعد طی اتفاقی کشته میشه و سر از برزخ در میاره و مدتی میوفته توی جهنم اما بعدش با کمک شیطان و یا با نقشه‌ای فرار می‌کنه و جبرئیل برای دستگیر کردنش میوفته دنبالش. ( البته قرار بود طنز باشه اما من تو ژانر طنز مهارتم چندان بالا نیست.)

۳) یک ملکه یا شاهدخت در یک جهان فانتزی، با دسیسه وزیر، خواهر بزرگ‌تر و عده‌ای از درباریان در اثر تزریق ماده‌ خاصی تبدیل به هیولا بشه، وزیر و خواهرش در جهت رسیدن به قدرت حافظه شخصیت اصلی و احساساتش را نابود و اون را وادار به کشتن همه اعضای خاندانش می‌کنن( پدر، مادر، پدر‌بزرگ و غیره) و وقتی کارش را به طور کامل انجام داد باقی مانده حافظش را از بین می‌برن و وسط جنگل زیر خاک دفنش می‌کنن یا سرگردون رهاش می‌کنن به حال خودش. بعد از گذشت چند سال شخصیت اصلی با کمک عده‌ای کم‌کم در طول داستان به هویتش پی می‌بره، اتفاقات گذشته را به خاطر میاره و تصمیم به انتقام می‌گیره، از اون‌جا که بدن هیولا‌مانندش یا مایعی که به بدنش تزریق شده توانایی‌های خاص و منحصر به فردی مثل کنترل کردن یا هدایت و رهبری کردن موجودات جنگل و غیره را بهش میده لشکری جمع می‌کنه و خب با مخالفاش درگیر میشه( البته دارم هنوز روش کار می‌کنم، بیشتر با الهام گرفتن از فیلم مرد تاریکی و بازی خدای جنگ این ایده به ذهنم اومد.)
Screenshot_۲۰۲۴۰۶۱۵-۱۱۴۶۰۲_Chrome.jpgScreenshot_۲۰۲۴۰۶۱۵-۱۱۴۷۰۰_Chrome.jpgScreenshot_۲۰۲۴۰۶۱۵-۱۱۴۷۵۴_Chrome.jpgScreenshot_۲۰۲۴۰۶۱۵-۱۱۴۰۱۵_Chrome.jpgScreenshot_۲۰۲۴۰۶۱۵-۱۱۳۶۲۵_Chrome.jpgScreenshot_۲۰۲۴۰۶۱۵-۱۱۲۹۲۷_Chrome.jpgScreenshot_۲۰۲۴۰۶۱۵-۰۱۴۲۰۱_Chrome.jpgScreenshot_۲۰۲۴۰۶۱۵-۱۱۲۶۱۱_Chrome.jpgScreenshot_۲۰۲۴۰۶۱۵-۰۱۴۳۲۲_Chrome.jpg
یه چیزی شبیه به این تصاویر.

۴) یه گانگستر یا آدم‌کش که دختری داره، زنش را طی حادثه بدی از دست داده، در گذشته آدم‌کش و جزو مافیا بوده اما بعد از مدتی سعی می‌کنه راهش را از قتل و این موارد جدا کنه( کلاً برای خودش و دخترش زندگی جدیدی به دور از قتل و جنایت را به وجود بیاره) و به همین دلیل با بیشتر قاتل‌ها، رئیس سابقش، پلیس‌ها و... درگیر میشه. یه همکار هم داره که اون رو تو این راه همراهی می‌کنه البته گاهی اوقات بهش نارو می‌زنه یا بر اساس رسم خودشون مدام خیانت می‌کنه.( کلاً ژانر بیشتر طنز‌آمیز هست اما من تو این ژانر نیاز به تمرین دارم و مهارتم بالا نیست)

۵) یه سرباز و یه سرخ‌پوست که توی جنگ باهام آشنا میشن و برای رسیدن به هدف مشترکی به ماجراجویی خطر‌ناکی پا می‌زارن.( در آغاز دشمن هم هستن اما بعد‌ها باهم برای رسیدن به هدفشون متحد میشن)

و...

خب چند‌تا از ایده‌هام رو که قصد نوشتنشون رو دارم گفتم. لطفاً چک کنید و هر مشکلی داشت بهم بگید تا برطرفش کنم.
 

ahura.

نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی
Dec 28, 2023
444
درود.( با سلام)
خب گفتید چند‌تا از ایده‌هایی که قصد نوشتنشون رو دارم در این‌جا قرار بدم تا شما چک کنید و بعد از تایید اون را در تاپیک دفتر کار تمرین قرار بدم.
ایده‌ها:
۱) شخصی در یک جهان مرده، جنگ‌زده و پسارستاخیزی که در گذشته شخص مهمی بوده، بنا به دلایل و اتفاقات تلخی توی ماموریت مهمی در اثر ضربه مغزی یا هر چیزی دچار فراموشی میشه و حافظش را از دست می‌ده و سعی داره هویتش را به دست بیاره( این که کی بوده، در گذشته چه اهدافی داشته و...)
کلاً تا یه بخشیش را هم نوشته بودم اما به خاطر بی‌تجربگی و عدم مشخص کردن پیرنگ، حوادث و اتفاقات و هدف شخصیت‌ها تو ادامه دادنش به مشکل برخوردم و متاسفانه همین‌طور نیمه کاره رها شد.

۲) شخصی که پولدار و فاسد بوده. بعد طی اتفاقی کشته میشه و سر از برزخ در میاره و مدتی میوفته توی جهنم اما بعدش با کمک شیطان و یا با نقشه‌ای فرار می‌کنه و جبرئیل برای دستگیر کردنش میوفته دنبالش. ( البته قرار بود طنز باشه اما من تو ژانر طنز مهارتم چندان بالا نیست.)

۳) یک ملکه یا شاهدخت در یک جهان فانتزی، با دسیسه وزیر، خواهر بزرگ‌تر و عده‌ای از درباریان در اثر تزریق ماده‌ خاصی تبدیل به هیولا بشه، وزیر و خواهرش در جهت رسیدن به قدرت حافظه شخصیت اصلی و احساساتش را نابود و اون را وادار به کشتن همه اعضای خاندانش می‌کنن( پدر، مادر، پدر‌بزرگ و غیره) و وقتی کارش را به طور کامل انجام داد باقی مانده حافظش را از بین می‌برن و وسط جنگل زیر خاک دفنش می‌کنن یا سرگردون رهاش می‌کنن به حال خودش. بعد از گذشت چند سال شخصیت اصلی با کمک عده‌ای کم‌کم در طول داستان به هویتش پی می‌بره، اتفاقات گذشته را به خاطر میاره و تصمیم به انتقام می‌گیره، از اون‌جا که بدن هیولا‌مانندش یا مایعی که به بدنش تزریق شده توانایی‌های خاص و منحصر به فردی مثل کنترل کردن یا هدایت و رهبری کردن موجودات جنگل و غیره را بهش میده لشکری جمع می‌کنه و خب با مخالفاش درگیر میشه( البته دارم هنوز روش کار می‌کنم، بیشتر با الهام گرفتن از فیلم مرد تاریکی و بازی خدای جنگ این ایده به ذهنم اومد.)
مشاهده فایل‌پیوست 4048مشاهده فایل‌پیوست 4049مشاهده فایل‌پیوست 4050مشاهده فایل‌پیوست 4051مشاهده فایل‌پیوست 4052مشاهده فایل‌پیوست 4053مشاهده فایل‌پیوست 4054مشاهده فایل‌پیوست 4055مشاهده فایل‌پیوست 4056
یه چیزی شبیه به این تصاویر.

۴) یه گانگستر یا آدم‌کش که دختری داره، زنش را طی حادثه بدی از دست داده، در گذشته آدم‌کش و جزو مافیا بوده اما بعد از مدتی سعی می‌کنه راهش را از قتل و این موارد جدا کنه( کلاً برای خودش و دخترش زندگی جدیدی به دور از قتل و جنایت را به وجود بیاره) و به همین دلیل با بیشتر قاتل‌ها، رئیس سابقش، پلیس‌ها و... درگیر میشه. یه همکار هم داره که اون رو تو این راه همراهی می‌کنه البته گاهی اوقات بهش نارو می‌زنه یا بر اساس رسم خودشون مدام خیانت می‌کنه.( کلاً ژانر بیشتر طنز‌آمیز هست اما من تو این ژانر نیاز به تمرین دارم و مهارتم بالا نیست)

۵) یه سرباز و یه سرخ‌پوست که توی جنگ باهام آشنا میشن و برای رسیدن به هدف مشترکی به ماجراجویی خطر‌ناکی پا می‌زارن.( در آغاز دشمن هم هستن اما بعد‌ها باهم برای رسیدن به هدفشون متحد میشن)

و...

خب چند‌تا از ایده‌هام رو که قصد نوشتنشون رو دارم گفتم. لطفاً چک کنید و هر مشکلی داشت بهم بگید تا برطرفش کنم.
خیلی عالی و جدید هستن ایده هات
تو خوده ایده که مشکلی نیست من واقعا لذت بردم از این ذهن باز و خلاق شما
خیلی عالی هستن اینارو میخواین بصورت داستان دربیارین یا رمان؟
 

رجینا

سرپرست نگارش کتاب + مدیر تالار آوا
پرسنل مدیریت
سرپرست بخش
مدیر تالار
ناظر
طراح
ویراستار
مدرس
آوا پرداز
مترجم
کتابخوان
کاربر VIP
کاربر فعال تالار
Jul 1, 2023
2,214
سلام سلام

براي ايده من دوتا چيزي كه به ذهنم رسيده
- يكي مثلا زندگي انسان تو 100 سال آينده از نگاه تخيلي خودم
-نميدونم حالا اين كليشه ميشه يا نه دختري و پسري كه توي واقيعيت به طور اتفاقي باهم اشنا ميشن و نميناسن و فقط همو دفع ميكنن در صورتي كه مدت هاست تو مجازي باهم حرف ميزنن
 

ahura.

نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی
Dec 28, 2023
444
سلام سلام

براي ايده من دوتا چيزي كه به ذهنم رسيده
- يكي مثلا زندگي انسان تو 100 سال آينده از نگاه تخيلي خودم
-نميدونم حالا اين كليشه ميشه يا نه دختري و پسري كه توي واقيعيت به طور اتفاقي باهم اشنا ميشن و نميناسن و فقط همو دفع ميكنن در صورتي كه مدت هاست تو مجازي باهم حرف ميزنن
سلام
خب ایده اولیتون باید گسترشش بدید یعنی اینکه صرفا بگین زندگی انسان در ۱۰۰ سال اینده نه
این یه کلیت هست خیلی جامع هست
چه اتفاقاتی میفته چه امکاناتی هست و...
اینارو باید بهش برسین شما

ایده دومتونم خوبه باید بهش پر و بال بیشتری بدید
 

رجینا

سرپرست نگارش کتاب + مدیر تالار آوا
پرسنل مدیریت
سرپرست بخش
مدیر تالار
ناظر
طراح
ویراستار
مدرس
آوا پرداز
مترجم
کتابخوان
کاربر VIP
کاربر فعال تالار
Jul 1, 2023
2,214
سلام
خب ایده اولیتون باید گسترشش بدید یعنی اینکه صرفا بگین زندگی انسان در ۱۰۰ سال اینده نه
این یه کلیت هست خیلی جامع هست
چه اتفاقاتی میفته چه امکاناتی هست و...
اینارو باید بهش برسین شما

ایده دومتونم خوبه باید بهش پر و بال بیشتری بدید
اهان بله
يعني بازش كنم جددا اينجا بگم؟
 

ahura.

نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی
Dec 28, 2023
444
اهان بله
يعني بازش كنم جددا اينجا بگم؟
اره خب خیلی بهتره اینطوری بهتر متوجه میشین ذهنتون باز تر میشه دینکه بگین اینجا وادارتون میکنه بیشتر و عمیق تر فکر کنین
 

رجینا

سرپرست نگارش کتاب + مدیر تالار آوا
پرسنل مدیریت
سرپرست بخش
مدیر تالار
ناظر
طراح
ویراستار
مدرس
آوا پرداز
مترجم
کتابخوان
کاربر VIP
کاربر فعال تالار
Jul 1, 2023
2,214
اره خب خیلی بهتره اینطوری بهتر متوجه میشین ذهنتون باز تر میشه دینکه بگین اینجا وادارتون میکنه بیشتر و عمیق تر فکر کنین
دقيقا درسته
حتما
 

امیراحمد

نویسنده رسمی انجمن
کتابخوان
نویسنده رسمی
نویسنده فعال
Dec 8, 2023
371
خیلی عالی و جدید هستن ایده هات
تو خوده ایده که مشکلی نیست من واقعا لذت بردم از این ذهن باز و خلاق شما
خیلی عالی هستن اینارو میخواین بصورت داستان دربیارین یا رمان؟
خب بیشترشون رو قصد دارم به صورت رمان دربیارم.
دومی را به صورت داستان کوتاه درمیارم.
 

ahura.

نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی
Dec 28, 2023
444
خب بیشترشون رو قصد دارم به صورت رمان دربیارم.
دومی را به صورت داستان کوتاه درمیارم.
خب خیلیم عالی
ولی هرکدوم که خواستی داستان کوتاه بشه تو این کارگاه استارت بزن
بعد از کارگاه من همچنان هستم کنارتون
 

ahura.

نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی
Dec 28, 2023
444
بچه ها میتونین برای خودتون درخواست دفتر ازاد نویسی بدید
بداهه‌هایی که میاد به ذهنتون یا هر تمرینی که دارین میتونین داخل دفترتون ارسال کنین و به مرور شاهد پیشرفت باشین
پیشنهاد می‌کنم حتما درخواست بدید اگر درخواست دادید بگین تا کنارش من مشاور نویسندگی شما باشم

@طنین
@امیراحمد
@سین؛
@ئافڕودیت؛
@Rigina
@EMMA-
@.NURA.
@Fatemeh
@irepmal
@Faraz
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا